نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

عضو هیئت علمی پردیس فارابی دانشگاه تهران و عضو انجمن فقه و حقوق اسلامی حوزه (mjarasta@ut.ac.ir). عضو هیئت علمی پردیس فارابی دانشگاه تهران و عضو انجمن فقه و حقوق اسلامی حوزه/ نویسنده مسئول (a.habibnezhad@ut.ac.ir).

چکیده

هر نظریه‌ای در باب حاکمیت، بر اصول و قواعدی مبتنی است که بنیان‌های آن نظریه را در ساحات و حوزه‌های گوناگون مشخص می‌نماید. در این میان، نظریه اسلام در باب حاکمیت، بر پایه بنیان‌های وحیانی استوار شده است که از کتاب، سنّت و عقل، قابل استخراج می‌باشد. یکی از مهم‌ترین مبانی دیدگاه اسلام در موضوع حاکمیت، اصل رحمت است که به عنوان یک اصل و قاعده، کمتر توجه شده، به ندرت به جنبه‌های اجتماعی آن و آثاری که در فقه سیاسی و حقوق عمومی بر جای می‌گذارد، توجه شده است.
مقاله حاضر می‌کوشد با استفاده از آیات قرآن کریم، پس از تبیین مفاد اصل رحمت و ادله آن، به جایگاه محوری این اصل در تعامل خداوند با مخلوقاتش بپردازد و از آنجا لزوم رعایت این اصل به وسیله حاکمان و زمامداران مسلمان را در حوزه‌های گوناگون تقنین، اجرا و قضا استنتاج نماید و سپس با اشاره به جریان این اصل در لایه‌های گوناگون حکومت دینی و حتی در رابطه اقشار مختلف مردم با یکدیگر، آثار فقهی و حقوقی آن را بررسی کند.

کلیدواژه‌ها