نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
دانشیار گروه حقوق عمومی دانشگاه تهران (e.mousazadeh@ut.ac.ir).
چکیده
نظامسازی مبتنی بر فقه و موازین دینی درجهت تتمیم و تکمیل نظامهای جاری و جبران خلأها و کاستیهای موجود، از الزامات تمدن نوین اسلامی است. یکی از مهمترین نظامها، نظام بینالملل و روابط جاری در میان کشورهاست که این نظام نیز بهنوبه خود بر قراردادها و معاهدات منعقده میان دولتها و کشورها مبتنی میباشد؛ برایناساس در پژوهش حاضر، موضوع اصلی، نگاه به قلمرو و اصول قرآنی فقه معاهدات بینالمللی است. نوشتار پیش رو با بهرهگیری از روش توصیفی ـ تحلیلی و در پاسخ به این پرسش که «ازمنظر قرآن کریم، فقه معاهدات بینالمللی از چه اصول و قلمروهایی برخوردار است؟» شکل گرفته است. مطابق فرضیه نوشتار حاضر، ازمنظر قرآن کریم فقه معاهدات بینالمللی از قلمرو و اصولی برخوردار است که توجه به آنها در بخشی از نظامسازی بینالمللی اسلامی میتواند مؤثر باشد. پیششرط نظامسازی در حوزه معاهدات بینالمللی با ابتنا بر آیاتالأحکام قرآنی، همزیستی مسالمتآمیز بینالمللی است که دراینباره با تکیه بر نقل مصرح و عقل مبرهن و رکون بر اصول فرافقهی همچون «عدالت» و اصول قرآنی مانند «نفی سبیل»، «لازمالوفابودن معاهدات» و «نفی ولایت کفار»، احکام و موازین دینی و اسلامی را به قلمرو «معاهدات بینالمللی اسلامی» همچون «معاهدات اسلامی بینالمللی» میتوان تسری داد
کلیدواژهها