نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار دانشگاه قم و عضو انجمن فقه و حقوق اسلامی حوزه علمیه قم/ نویسنده مسئول

2 دانشجوی دکتری جامعةالمطفی العالمیه

چکیده

در سیاست کیفری اسلام هرچند ملاک استحقاق تعزیر، مخالفت آگاهانه با احکام الزامی الهی (واجب وحرام) است، ولی در مقام قضا، نهادهایی مانند عفو حاکم و توبه با شرایطی درجهت کیفرزدایی پیش‌بینی شده است؛ ازجمله این نهادها که در قرآن و روایات متواتر آمده است، نهاد «تکفیر سیئات» می‌باشد. اگرچه برخی آن را مصداقی از نهاد توبه و یکسان با آن پنداشته‌اند، ولی به‌نظر نهادی متمایز می‌آید. این نهاد، نهادی امتنانی ـ تخفیفی است که بر اساس آن با دوری‌‌جستن فرد از گناهان کبیره، گناهان صغیره او نادیده گرفته می‌شود. برخی تکفیر را فقط ناظر به مجازات‌های اخروی می‌دانند، ولی بعضی فقها آن را در مجازات‌های دنیوی نیز جاری می‌دانند. در قلمرو مجازات‌های دنیوی، هرچند بحث محدود به تعزیرات است، اما سخن در این است که تکفیر، کدام دسته از مجازات‌های تعزیری را شامل می‌شود؛ قولی یا فعلی؟
مقاله پیش رو با روش توصیفی ـ تحلیلی این موضوع را واکاوی می‌کند. یافته‌ها بیانگر آن است که «تکفیر» راهبرد فعلی ـ کنترلی به‌منظور بازگرداندن بزهکاران به مسیر عدالت، پیشگیری از ارتکاب جرایم شدید و ارتقای سطح معنوی جامعه است. وانگهی این نهاد، تأسیس تشریعی جامع و مستقل با کارکرد جزایی عام و فرازمانی است و به آخرت اختصاص ندارد و شامل ترک تعزیر مرتکبان صغایر نیز می‌شود؛ هرچند بزهکاران متجاهر و افراد مصرّ بر ارتکاب صغایر و تعزیرات گفتاری و نیز تعزیر مقرر برای جرایم حق‌الناسی را شامل نمی‌شود. درنهایت اینکه این نهاد با نهاد توبه ازنظر شرایط، مرتکب، نوع گناه و کارکرد کاملاً متفاوت است

کلیدواژه‌ها