نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
استاد دروس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم و دانشیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و عضو انجمن فقه و حقوق اسلامی حوزه علمیه
چکیده
بر اساس آیات قرآن، خداوند، عالم را مسخر انسان قرار داده است. لازمه این تسخیر، جواز تصرف انسان در عالم و تغییر آن به منظور بهرهبری است؛ ولی در آیه 119 سوره نساء، تغییر خلقت از پروژههای شیطان برای گمراهی بشر معرفی شده است. پژوهش حاضر به این مسئله میپردازد که مرز جواز تصرف در عالم بر اساس جواز تسخیر و منع تغییر خلقالله چیست؟ آیا میتوان به لحاظ فقهی به معیاری رسید و میان این دو جدایی افکند؟
در آیه مورد نظر، در مجموع چهار دیدگاه با عناوین ذیل وجود دارد: 1. دلالت آیه بر حرمت تغییر خلقت مطلقا (تغییر مطلق خلقت)؛ 2. دلالت آیه بر حرمت تغییر دین خدا؛ 3. دلالت آیه بر نکوهش از تغییر درون انسان؛ 4. دلالت آیه بر حرمت تغییر ناهمسو با هدف خلقت پدیدهها.
دیدگاه چهارم، اندیشه صحیحی است که انسان را از ورود به گستره آفرینش الهی و رقمزدن جعلی بر خلاف آن منع میکند و مرز میان تسخیر و تغییر را روشن میسازد و در عین حال، از لوازم ناصحیح اندیشههای دیگر خالی است. البته وجود مصادیق مشکوک به طور محدود ـ همانگونه که در همه قوانین، امری عادی شمرده میشود ـ نباید دستمایه رد قرار گیرد
کلیدواژهها