نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
دانشجو دکتری تفسیر تطبیقی دانشگاه یزد و مدرس دانشگاه فرهنگیان (fzeighaminejad@yahoo.com). دانشیار دانشگاه یزد/ نویسنده مسئول (amirjoudavi@yazd.ac.ir). دانشیار دانشگاه یزد (badehghan@yazd.ac.ir).
چکیده
تأویلات قاضی نعمانبنحیون از آیات فقهی، گویای دیدگاه اعتقادی اوست که کاملاً تحت تأثیر آموزههای مکتب اسماعیلی قرار دارد؛ برهمیناساس وی احکام دین را ذیل عنوان دعائم، بر هفت پایه «ولایت»، «طهارت»، «نماز»، «روزه»، «زکات»، «جهاد» و «حج» استوار میداند و هریک از این دعائم را به آیهای از قرآن مربوط دانسته، به یکی از پیامبران یا امامان منتسب میکند و برای هر جزء از این احکام، بواطنی قائل شده است که صرفاً نماد معرفت اماماند. وی در تأویل آیات و احکام فقهی، به مبانی نظیر تطابق ظاهر و باطن، همانندی مثَل و ممثول، معرفت، اقرار و ایمان، و روایات اعتقاد دارد، ولی اولاً، در آرای خویش به آنها پایبند نیست؛ ثانیاً، اغلب آرای او که به بیان معنای ظاهری و باطنی یا نماد و اشاره منتهی میشوند، بر اساس تباین تأویل از تفسیر، تفسیرند، نه تأویل؛ ثالثاً، بهرغم لزوم قرینه و دلیل مناسب و منطقی برای عدول از معنای ظاهری، وی دلیل قانعکنندهای ارائه نکرده است. میتوان نتیجه گرفت دخالت دیدگاه اعتقادی وی در تأویل احکام شرعی باعث تفسیر برأی و دور شدن از هدف اصلی وضع آن احکام و تضعیف انجام آنها گردیده است.
کلیدواژهها